سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. با توجه به نزدیک شدن به روزهای داغ انتخابات، ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
روحانی مشغولالذمه مردم است اگر چیزی درباره قالیباف دارد و نگوید...
رمضانزاده: قالیباف دولت را نابود کرد؛ ناصری: روحانی منفعل و عبوس هم بود
عبدا... رمضانزاده، از فعالان جریان خاص و سخنگوی دولت اصلاحات، به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه الکترونیکی امید ایرانیان(نزدیک به محمدرضا عارف) و در اشاره به مناظره انتخاباتی اخیر میان نامزدهای ریاستجمهوری گفته است: «امیدوارم که عقلای کشور به ایشان(قالیباف) تذکر دهند که این رفتار، رفتار سیاسی نیست. –قالیباف- اگر واقعاً احساس شکست میکند از انتخابات کنار رود و دلیلی ندارد وقتی که اینگونه است دولت را نابود کند. چرا که کشور نیازمند آرامش و ثبات است.»
او همچنین افزوده است: من اطلاع دارم که آقای روحانی پروندههای سنگینی از آقای قالیباف در دست دارند که من توصیه میکنم آقای روحانی وارد این موضع نشوند و اجازه دهند با همین متانتی که داشتند روند مناظرهها ادامه پیدا کند.[۱]
در همین حال، «عبدالله ناصری»، عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نیز طی یادداشتی در نشریه امید ایرانیان نوشته است: آقای روحانی در نیمه اول زمانیاش، تا حد زیادی منفعل بود و حتی چهره عبوسی داشت. مردم بسیار به چهرهها توجه می کنند و به نظرم لبخند زدن، آرامش داشتن و یا عبوس بودن می تواند بسیار تأثیر مثبت و منفی داشته باشد.
نکته قابل توجه دیگر این است که از نظر من استفاده از واژههای دروغگویی و تهمت در یک مناظره از زبان فردی که رئیس جمهور است، مناسب نیست و می توان واژههای مناسبتری را به کار برد و نباید جامعه را آشفته کرد.
*اینکه رمضان زاده ترجیح داده است به جای عبارت «نقد صریح و بدون پاسخ» از عبارت «نابودی» استفاده کند یک مسئله شخصی است اما درباره مناظره انتخاباتی اخیر باید دانست که آن چیزی که در معرض نقد قرار میگیرد «وضع موجود»، شخص رئیسجمهور و کاندیدای پوششی اوست نه ساختار اداری دولت.
به سخن دیگر اینکه آقای رمضانزاده که آچمز شدن روحانی و جهانگیری را در مقابل محمدباقر قالیباف پذیرفته است، شاید بهتر بود که از ادبیات دیگری استفاده میکرد...
رمضانزاده همچنین در حالی از نیاز کشور به آرامش و ثبات سخن گفته و تلویحا قالیباف را متهم به تلاش برای ایجاد تزلزل در این مقولات متهم کرده، که خود از دستگیرشدگان فتنه سال ۸۸ است و جامعه هنوز منتظر شنفتن پاسخ او و همقطاران سیاسیاش درباره بهم ریختن تعمّدی آرامش و امنیت کشور در سال ۸۸ هستند.
پیرامون موضوع ساختگی «پروندههای قالیباف» و دلسوزی برای متانت مذاکرات نیز گفتنیست که اصلاحطلبان وقتی درباره شهردار تهران هیچ دستاویزی نداشتند هم با طمطراق فراوان دروغ بزرگ املاک نجومی و عمدی بودن فاجعه پلاسکو را مطرح کردند و بدیهیست که اکنون چیزی در چنته ندارند که از پروندههای مکتوم سخن میگویند و اصطلاحا اهل «بگم، بگم» شدهاند.
فرض بر این هم که پروندهای در کار باشد به نظر میرسد نباید افکار عمومی را در معرض ظلم قرار داد و آقای روحانی مشغولالذمه مردم است اگر چیزی درباره قالیباف دارد و نگوید.
***
موسویلاری: روحانی اصرار کرد جهانگیری بیاید؛ حقشناس: روحانی مخالف بود!
روایت جدید از «نامزدی اسحاق»؛ روحانی اصرار کرد بیاید!
عبدالواحد موسویلاری، از چهرههای اصلاحطلب و وزیر کشور دولت اصلاحات در یک مصاحبه مطبوعاتی که اخیراً برگزار کرد، گفته است:
«هنگامی که بحث شد یک نامزد همراه روحانی باشد، افراد زیادی معرفی شد که نهایتا آقای جهانگیری پذیرفتند با اصرار خود روحانی، ما تاکید داشتیم هر شخصی که میآید باید روحانی او را تأیید و نگاه منفی نداشته باشد. اصل مطلب این است که ما از فرصتی که برای جریان اصلاحات فراهم شده است استقبال میکنیم ما میدانیم فضا چگونه مدیریت کنیم.»
به گزارش ایلنا، او افزوده است: روحانی کاندیدای اصلی در مرحله نهایی است اما قصد از حضور نامزد دیگر این بود تا تداعیکننده راهی باشد که از ۹۲ شروع شده است مسیر آرامش، امنیت، اقتصاد مولد به جای صدقهای، جهانگیری قطعا کمککننده روحانی خواهد بود. جریان اصلاحات از فضای موجود استفاده کرد، جهانگیری از این فرصت استفاده کرد. حتما جریانی که از روحانی حمایت کرد و جهانگیری را آورد این فضا را مدیریت خواهد کرد که چه کسی بماند و چه بگویند. تا پایان انتخابات ۱۹ روز فرصت است، بنا بر تنش فکری نداریم تا به یک رقابت درست برسیم نه اختلاف و تفرقه که دیگران میخواهند.[۲]
*موسوی لاری در حالی ادعا کرده است که جهانگیری به اصرار روحانی کاندیدای پوششی شد که «محمدجواد حقشناس» دیگر فعال اصلاحطلب چندی قبل در مصاحبه با روزنامه آرمان امروز مؤکداً از این گفت که روحانی تا روز آخر ثبتنامها با نامزدی جهانگیری مخالف بوده است![۳]
علاوه بر این دو روایت متفاوت، یک نقل متناقض دیگر نیز وجود دارد که میگوید کاندیداتوری جهانگیری به اصرار اصلاحطلبان بوده است...
«محمد هاشمی» اخوی مرحوم هاشمی چندی قبل در یک مصاحبه و در همین باره گفته بود: آنطور که آقای مرعشی به من گفته است بعد از رایزنی های زیادی که با حسن روحانی در این زمینه صورت گرفت، بالاخره آقای روحانی راضی شد که اسحاق جهانگیری به میدان بیاید. اما اینکه حضور او برنامه ریزی شده بوده یا به توصیه کسی دیگر بوده است اطلاعی ندارم. آقای مرعشی به همراه موسوی لاری و حسین کمالی به مدت طولانی با حسن روحانی صحبت کردند و بالاخره رییس جمهور قانع شده که معاون اولش در انتخابات نام نویسی کند.»[۴]
تحلیلگران معتقدند جریان سیاسی خاص از آنرو که قصد ندارد در انتخابات ۹۶ حضوری رسمی داشته باشد، از همین رو عزمی برای حمایت رسمی و علنی از جهانگیری هم ندارد و این روایتهای متناقض بیشتر یک تقلّا برای مکتوم ماندن غرض اصلی اصلاحطلبان که عدم شرکت رسمی در انتخابات است، محسوب میشود.
***
برنامهریزی اصلاحطلبان برای انتخابات ۱۴۰۰
«حمیدرضا جلاییپور»، از استادان اصلاحطلب به تازگی در یک مصاحبه با روزنامه اعتماد و در اشاره به برگزاری نخستین مناظره انتخاباتی گفته است:«آقای سیدمحمد خاتمی و دوستان اصلاح طلبی که دارای سابقه و پختگی هستند، پیشنهاد خوبی داشتند. آقای جهانگیری در مناظرهها بسیار خوب ظاهر شد و اینکه اصلاح طلبان در سال ١٤٠٠ روی آقای جهانگیری حساب کنند، ایده بی ربطی نیست!»[۵]
*از لحاظ روش تحلیل، این اظهارات آقای جلاییپور با رویکرد بازارگرمی بیان شده است و گرنه به هیچ وجه منطقی نیست که در پایان راند اول یک رقابت چند رانده، بلافاصله به تعیین برنده و بازنده نهایی پرداخته شود.
از طرفی بر خلاف آنچه که اصلاحطلبان وانمود میکنند، جهانگیری به گواه عقل نهتنها قید خوب را در مناظره نگرفت بلکه پاسخ هیچیک از انتقادات اصولی محمدباقر قالیباف را نداد و کنایه دندانگیری هم به زبانش نیامد که به رقبای خود بگوید.
این در حالی است که تحلیلگران حتی معتقدند جهانگیری، در کنار شکست سختی که در زمینه هماوردی با شهردار تهران خورد، زمینه ضربهپذیری بیشتری را هم برای رئیسجمهور روحانی فراهم کرده است بدون آنکه دفاع یا مانع خاصی در این جبهههای نوگشوده فراهم کند.
و این مسئله یقینا از نگاه اعتراضی رئیسجمهور روحانی نسبت به ماجرای کاندیدای پوششی دور نخواهد ماند.
با اینهمه ولی نکته مهمی که در اظهارات جلاییپور وجود دارد، اشاره او به تلاش اصلاحطلبان برای چهرهسازی در انتخابات بعدی، یعنی انتخابات ۱۴۰۰ است.
اگرچه این چهره به دلائل مختلف، قطعاً آقای جهانگیری نخواهد بود اما بهتر است که صحبتهای جلاییپور و برخی اظهارات دیگر اصلاحطلبان، علائم هشدار برای عملگری مطلوب جریان ارزشی و اصولگرای کشور در انتخابات بعدی را فراهم در معرض دید قرار دهد.
کما اینکه در موقعیت فعلی نیز به نظر میرسد بایستی توجهات ویژهتری را به انتخابات شورای شهر که همزمان با انتخابات ریاستجمهوری برگزار میشود مبذول داشت.
بطور خاص قابل ذکر است که اصلاحطلبان از هماکنون در حال برنامهریزی برای انتخاباتهای مجلس یازدهم در سال ۹۸ و ریاستجمهوری در سال ۱۴۰۰ هستند و تدارکات گستردهای را نیز در این زمینه فراهم آوردهاند.
این مسئله برای آنها در حدّی از اهمیت قرار داشت است که حتی تلاش کردهاند گزینههای اصلی خود برای ریاستجمهوری ۱۴۰۰ را از معرض انتخابات ۹۶ دور نگه دارند و حتی خود آنها نیز بعنوان یک جریان سیاسی پر مسئله، تلاش کردهاند از حضور رسمی در انتخابات ۹۶ طفره بروند تا نهتنها مشکلات آنها بیشتر نشود و بواسطه مقولاتی مثل «فتنه» بیش از این مورد بازخواست قرار نگیرند بلکه از قرار گرفتن در معرض کارنامه ضعیف رئیسجمهور روحانی بعنوان حامیان رسمی نیز در امان باشند.
عدم حمایت رسمی آنها از جهانگیری و روحانی، اعلام چندباره اینکه روحانی نامزد اصلی ما نیست، بروز روایات متناقض در زمینه کاندیداتوری جهانگیری و نبود حتی یک بیانیه رسمی و امضادار از سوی لیدر اصلاحطلبان در حمایت از جهانگیری یا روحانی، در راستای همین تاکتیک ارزیابی میشود...
***
۱_ http://omidiraniannewspaper.ir/detail/۸۳۵۲
۲_ http://khabaredagh.ir/fa/news/۷۱۷۴۵۱
۳_ http://www.mashreghnews.ir/news/۷۱۳۰۸۰
۴_ http://www.mashreghnews.ir/news/۷۱۲۵۶۹
۵_ http://www.magiran.com/npview.asp?ID=۳۵۴۹۲۹۴